سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدای سبحان آدم را در خانه ای سکونت داد که وسائل زندگی اش فراوان [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :14
بازدید دیروز :0
کل بازدید :63805
تعداد کل یاداشته ها : 208
103/2/29
11:40 ص
یکشنبه 8 خرداد 1390-06:59 ق.ظ




استان تهران - خبرگزاری مهر: قیام تاریخی کفن پوشان پیشوا، جوادآباد، ورامین و قرچک در 15 خرداد 1342 که موجب به خاک و خون کشیده شدن آنها توسط رژیم پهلوی بر روی پل باقرآباد شد طلیعه پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود.

به گزارش خبرنگار مهر در ورامین، فاجعه کشتار طلاب در مدرسه فیضیه قم در دوم فروردین 1342 که مصادف با شهادت امام صادق(ع) بود، طی بیانیه ای توسط دولت علم، به دعوای بین کارگران با مخالفان اصلاحات ارضی تعبیر شد.

امام خمینی (ره) نیز در واکنش به فجایع صورت گرفته در مدرسه فیضیه، طی بیانیه ای ضمن حرام دانستن تقیه، شاه دوستی را مترادف غارتگری و حمله به مراکز علم را ضربه زدن بر پیکر اسلام و قرآن معرفی کرد.

در چهلم شهدای فیضیه، امام خمینی (ره) اعلامیه ای صادر کرد و شاه را مسبب اصلی حوادث دوم فروردین اعلام کرد و در شهرهای مختلف ایران برای شهدای قم مراسم چهلم گرفته شد که به قدری این مراسم ها تأثیرگذار بود که رژیم مجبور به جلوگیری از برگزاری چنین مجالسی شد.

محرم 1342 و شروط شاه

ماه محرم فرا رسید و با توجه به فاجعه مدرسه فیضیه، پیش بینی می شد که محرم آن سال از سالهای گذشته متفاوت تر باشد.

امام که بعد از حادثه فیضیه فرصت نیافته بود با مردم سخن بگوید، تصمیم گرفت در محرم برای مردم سخنرانی کند و از طرفی ماه محرم بهترین فرصت برای افشای ماهیت استبدادی رژیم بود.

رژیم پهلوی نگران شد و اعلام کرد که وعاظ در سخنانشان باید سه شرط را رعایت کنند و از آن تخطی نکنند.

شروط رژیم پهلوی این بود که در مراسمات عزاداری علیه شخص اول مملکت سخن گفته نشود، علیه اسرائیل سخنی به میان آورده نشود و مرتب به گوش مردم نخوانند که اسلام در خطر است.

ساواک اعلام کرد که اگر این سه شرط رعایت نشود، اجازه برگزاری مراسم محرم را نمی دهد و با سخنرانانی که حول این سه محور سخن بگویند، برخورد جدی خواهد کرد.

امام در 13 خرداد 1342 همزمان با روز عاشورا، در نطق آتشینی دوران رژیم پهلوی را به دوران بنی امیه و بنی عباس و حمله رژیم به فیضیه را به واقعه کربلا تشبیه کرد، محرک آن را اسرائیل دانست و به شدت شاه را مورد حمله قرار داد.

روز عاشورا در تهران، عکسهای امام توسط تظاهرکنندگان بالا رفت و شعار «خمینی خمینی خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو» به گوش رسید و مردم در مقابل کاخ مرمر شعار "مرگ بر دیکتاتور" سر دادند.

وقایع روز عاشورا باعث شد که تزلزل ناپذیری و شهامت امام به مردم سرایت کند و مردم مثل گذشته از شاه نترسند.

شاه که خود را تحقیر شده می دید، روی به خشونت آورد و ابتدا بسیاری از روحانیون مبارز را دستگیر کرد سپس در یورشی شبانه در نیمه شب 15 خرداد 1342 به وسیله کامیونهای نظامی، خانه امام را محاصره کرده و ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کرد.

در روز 15 خرداد، امام را در باشگاه افسران نگه داشته و در غروب آن روز به زندان قصر منتقل کردند.

قیام 15 خرداد 1342در قم، تهران و شیراز

مردم مبارز قم، قبل از همه شهرها متوجه دستگیری امام شدند، از این رو قبل از طلوع آفتاب در مقابل منزل ایشان در قم اجتماع کردند و از آنجا به همراه حاج آقا مصطفی خمینی به سمت صحن حضرت معصومه (س) به حالت اعتراض، راهپیمایی کردند، در صحن اجتماع باشکوهی ترتیب دادند، خواستار آزادی امام شده و شعارهایی بر علیه رژیم پهلوی سر دادند.

این شعارها توسط رژیم بی پاسخ نماند و تعدادی از تظاهرکنندگان با رگبار مسلسل مأموران، به طرز فجیعی به خاک و خون کشیده شدند؛ تظاهرات مردم قم تا بعدازظهر 15 خرداد ادامه داشت.

در تهران نیز مردم این شهر با شنیدن خبر دستگیری امام، بازار و دانشگاهها را تعطیل نموده و به عنوان اعتراض به خیابانها ریختند. مردم به رادیو تهران واقع در میدان 15 خرداد حمله کردند که با رگبار مسلسل مأموران به عقب رانده شدند که در درگیریهای مردم تهران با مأموران رژیم، تعدادی کشته و مجروح شدند.

در شیراز نیز مردم به خیابانها ریختند و خواستار آزادی امامشان شدند اما یکی از مهمترین شهرهایی که برای آزادی ایشان دست به تظاهرات و راهپیمایی زد، شهرستان ورامین بود.

قیام خونین کفن پوشان شهرستان ورامین

ورامینی ها که اغلب آنان دهقان و کشاورز و کارگر بودند، کفن پوش به سمت تهران حرکت کردند و هدف اصلی تظاهرکنندگان، آزادی امام خمینی (ره) و پیروی از امام در مخالفت با اعمال ضد دینی شاه بود.

مردم شهرستان ورامین، بعدازظهر روز 15 خرداد 42 به پل باقرآباد رسیدند اما متوجه شدند جاده توسط نیروهای نظامی بسته شده است.


علیرغم هشدار نیروهای نظامی، مردم به حرکت خود ادامه دادند و مأموران نظامی که هشدار خود را بی نتیجه می دیدند، به سمت مردم تیراندازی کردند و کفن پوشان ورامینی را به خاک و خون کشیدند.

آمار دقیق کشته شدگان قیام 15 خرداد هرگز مشخص نشد، به طوری که این آمار از چهار تا 15 هزار نفر ذکر شده است.

خبر قیام مردم ایران در 15 خرداد 1342 در داخل و خارج کشور بازتاب گسترده ای داشت و بسیاری از طلاب و علمایی که خارج از کشور حضور داشتند، نسبت به قتل عام مردم ایران و دستگیری امام خمینی (ره) واکنش نشان دادند و خواستار آزادی امام خمینی (ره) شدند.

رژیم شاه برای جلوگیری از ادامه قیام ها و نهضت ها، شروع به دستگیری مسببین قیام در تهران و شهرستانها نمود و عوامل تحریک مردم را به اعدام و زندانهای طولانی محکوم کرد اما سرانجام مجبور شد بر اثر فشار علما و مردم، امام خمینی (ره) را بعد از 10 ماه، در فروردین 1343 آزاد نماید.

ویژگیهای قیام 15 خرداد 1342

از ویژگیهای مهم قیام 15 خرداد، مردمی بودن، اسلامی بودن و داشتن رهبری واحد آن است، چراکه تا قبل از 15 خرداد، چندین قیام و نهضت در ایران روی داد اما هیچکدام از آنها سه عنصر فوق را همزمان دارا نبودند. تنها قیامی که هم جنبه مردمی و اسلامی داشت و هم دارای یک رهبر واحد بود، قیام 15 خرداد 1342 بود.

البته رژیم پهلوی تلاش بسیاری کرد تا جنبه مردمی و اسلامی بودن قیام 15 خرداد را خدشه دار کند و در این راه از روزنامه ها کمک گرفت و دست به تبلیغات فراوان زد و اعلام کرد که بیگانگان در قیام 15 خرداد دست داشته اند اما با هوشیاری مردم و قاطعیت و رهبری امام این توطئه ها خنثی شد.

امام خمینی (ره) قیام 15 خرداد را نقطه عطف انقلاب اسلامی بیان کرد ولی کشتار بی رحمانه مردم در این روز، روح ایشان را متأثر ساخت به طوری که این روز را برای همیشه عزای عمومی اعلام کرد.

نتایج پرثمر قیام خونین 15 خرداد

قیام 15 خرداد تأثیرات شگرفی بر فعالیت مبارزان گذاشت، به طوری که به نقطه عطف پیروزی انقلاب اسلامی مبدل شد و می توان نتایج قیام را در موارد زیر خلاصه کرد:

1- دولت علم به خاطر عدم موفقیت در سرکوبی قیام 15 خرداد و جلوگیری از انتشار فجایع صورت گرفته در 15 خرداد مجبور به استعفا شد و جای خود را به حسنعلی منصور سپرد.

2- قیام 15 خرداد منجر به تشکیل انجمن های اسلامی شد، از فردای قیام 15 خرداد انجمن های اسلامی بازار، دانشجویان و دانش آموزان شکل گرفت و مدارس دین و دانش در نقاط مختلف کشور بوجود آمد.

3- پس از قیام 15 خرداد، رهبری مخالفان رژیم پهلوی به اسلامگرایان منتقل شد و نیروهای چپ و ناسیونالیست به انزوا کشیده شدند.
 
4- تا قبل از این قیام، مخالفان رژیم خواستار سرنگونی سلطنت نبودند و و روشهای اصلاح طلبانه را دنبال می کردند اما پس از قیام، خواستار سرنگونی رژیم شدند.
 
5- قیام باعث شد طرد نیروهای بیگانه و جلوگیری از نفوذشان در کشور به شکل پررنگ تری خود را نشان دهد.
 
6- این سرکوب، مخالفان رژیم بویژه جوانان را که دارای شور انقلابی بودند به سمت مشی مسلحانه سوق داد و می توان گفت که در واقع، مشی مسلحانه پس از قیام 15 خرداد 42 مطرح شد و مقبولیت یافت.
 
7- این قیام، مشروعیتی را که برای رژیم باقی مانده بود، از بین برد و پایگاه اجتماعی رژیم را متزلزل ساخت.
 
8- پس از قیام 15 خرداد 42 بحث تشکیل حکومت بر اساس اصول اسلامی مورد تأکید جدی قرار گرفت و مذهب در میان بسیاری از دانشجویان و تحصیلکردگان به عنوان مکتبی که اساس و راهنمای مبارزه محسوب می شد، مطرح شد.
 
9- قیام 15 خرداد سبب شد تا سکوت چندین ساله مردم شکسته شود و این خود مردم بودند که پس از قیام 15 خرداد وارد صحنه مبارزاتی شدند، در واقع قیام 15 خرداد باعث بیداری و بالا رفتن شعور سیاسی مردم شد و این امر باعث همراهی مردم با نهضت اسلامی شد.
 
10- سخنرانی امام در روز عاشورای 42 و قیام 15 خرداد سبب شد تا ابهت چندین ساله شاه شکسته شود. تا قبل از قیام 15 خرداد کسی حق انتقاد از شاه را نداشت اما پس از قیام، مردم و در رأس آنها روحانیت، جرأت انتقاد از شاه را بدست آوردند.
 
11- قیام 15 خرداد این دستاورد را به همراه داشت که ورود روحانیت و حوزه علمیه به مسائل سیاسی بیشتر شد و اگر تا آن زمان روحانیت برای ورود به مسائل سیاسی احتیاط می کرد، پس از قیام، دیگر احتیاط معنایی نداشت.
 
12- پس از قیام 15 خرداد، جایگاه مراجع تقلید در بین مردم بالا رفت و روحانیت توانست نفوذ گسترده و عمیقی در میان توده های مردم پیدا کند، در حقیقت باید منشأ قیام 15 خرداد را در روحانیت جستجو کرد و نقش روحانیت در این قیام را بیش از پیش مورد توجه قرار داد.

پیامدهای قیام 15 خرداد در شهرستان ورامین

قیام 15 خرداد سال 42 کفن پوشان شهرستان ورامین باعث شد که روند پیروزی نهضت اسلامی با سرعت و شتاب بیشتری به پیش رود؛ در واقع می توان با قاطعیت بیان نمود که پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سرنگونی سلطنت 2500 ساله شاهنشاهی مرهون و مدیون قیام 15 خرداد مردم است که مردم شهرستان ورامین در آن نقش محوری و مرکزی را ایفا کردند.

بعد از قیام 15 خرداد 1342، بینش سیاسی مردم ورامین افزایش پیدا کرد و افزایش بینش سیاسی مردم این منطقه را می توان مرهون تلاشهای روحانیون ورامین دانست و از این زمان به بعد بود که مردم ورامین بیش از گذشته با گروههای مذهبی برای مبارزه با حکومت پهلوی همکاری داشتند.


پس از قیام 15 خرداد 42، مردم ورامین نیز به تبعیت از امام خمینی (ره) که حکومتی اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه را تنها راه نجات ملت ایران معرفی می کرد، خواستار تشکیل حکومتی بر اساس اصول اسلامی شدند؛ مردم ورامین حکومت سلطنتی پهلوی را حکومتی می دانستند که اصول اسلامی را زیر پا گذاشته و بر اساس مطامع نفسانی حکومت می کند و به همین دلیل خواستار ایجاد حکومت اسلامی شدند.

توسعه ساواک در شهرستان ورامین

قیام 15 خرداد باعث توسعه ساواک در شهرستان ورامین شد. سازمان اطلاعات و امنیت کشور در شهرهایی مثل ورامین، اصفهان، شیراز و ... که قیام کرده بودند، فعالتر شد و از هیچ خشونتی دریغ نمی کرد.

ساواک ورامین لحظه به لحظه اخبار و رویدادهای منطقه را به مرکز گزارش می داد و سعی در کنترل تمام امور داشت.

در کنار ساواک، ژاندارمری و شهربانی نیز در ورامین فعال بودند و در زمینه حفظ امنیت و کنترل معترضین به ساواک کمک می کردند؛ همین امر، ترس و وحشت را به جان مردم منطقه انداخت؛ ساواک اجازه بلند شدن هیچ صدایی را نمی داد و رعب و وحشت عجیبی را در ورامین حکمفرما کرده بود.

کسی جرأت نداشت با قیام کنندگان 15 خرداد که از بند رژیم آزاد شده بودند، ملاقات کند و اگر ملاقات می کرد مورد ضرب و شتم قرار می گرفت و زندانی می شد.

ساواک اجازه برگزاری مجالس سخنرانی راهم نمی داد و اگر کسی مجلس برپا می کرد و ساواک مطلع می شد، تحت تعقیب قرار می گرفت. روحانیون منطقه نیز از بیان فتواهای مراجع بویژه امام خمینی (ره) در مساجد منع شده بودند و ساواک در این مورد سختگیری شدیدی را اعمال کرده بود.

قیام 15 خرداد 42 مردم ورامین باعث شد تا سیاسث شاه که سعی داشت با اصلاحات ارضی و انقلاب سفید، حمایت طبقات محروم و مستضعف، کارگران و کشاورزان را بدست آورد، با شکست مواجه شود زیرا اکثر تظاهرکنندگان 15 خرداد 42 کشاورزان و کارگران و مستضعفان بودند که این امر نشان می داد شاه در اعمال سیاست خود موفق نبوده است.

قیام 15 خرداد سبب شد تا رژیم ستمشاهی پهلوی، مردم منطقه ورامین را از امکانات خدماتی، رفاهی، بهداشتی و شهری محروم کند.

به همین دلیل، مردم این شهرستان پس از قیام 15 خرداد در رنج و سختی زندگی می کردند که آثار این محرومیتها و عقب ماندگیها هنوز هم در منطقه مشاهده می شود.


  
  

28?سال پیش در چنین روزی در ? 19?دی سال ? 1356?هجری خورشیدی، قیام بزرگ مردمی علیه رژیم ستم شاهی در قم برگزار شد.
پس‌از شهادت آیت‌الله مصطفی خمینی، تظاهرات مختلفی در شهرهای گوناگون از جمله تهران، ساری، اصفهان، مشهد برگزار شد که همه این تظاهرات مفهوم خاصی را به ذهن متبادر می‌کرد و آن زنده‌کردن یاد امام خمینی(ره) قافله سالار انقلاب اسلامی بود.
به‌همین دلیل عمال شاه برآن شدند که به نوعی چهره امام خمینی (ره) را در میان عامه مردم مخدوش سازند و به این ترتیب دست به انتخاب خطرناکی زدند که هزینه سنگینی را نیز برای آن پرداخت کردند.
صبح ? 18?دی‌ماه طلاب با تشکیل اجتماع بزرگی تظاهرات و راهپیمایی خود را آرام به سوی منازل مراجع وقت آغاز کردند و با تجمع در مقابل منازل ایشان با دادن شعارهایی به‌حمایت از امام پرداختند. عده‌ای از طلاب در مقابل بیت مرحوم آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی (ره) تجمع کردند.
موقعیت قم در تاریخ انقلاب اسلامی ایران برکسی پوشیده نیست و کم‎تر انسانی در دنیاست که از انقلاب اسلامی ایران اطلاع داشته و از نقش قم در این انقلاب بی‎اطلاع باشد. چه در طول نهضت انقلاب اسلامی و چه پس از پیروزی آن، قم زادگاه حوادث مهم تاریخی بوده است. لیکن دو حادثه بسیار مهم آن از ویژگی خاصی برخوردار است؛ یکی جرقة انقلاب (قیام 15 خرداد 1342) و دیگری آتش انقلاب (قیام 19 دی 1356) که هر دو در بستر تاریخ این شهر زاده و رشد یافت.
با نگاهی به گذشته و اوضاع و احوال ایران در آن زمان به خوبی در خواهیم یافت که چگونه حکام و پادشاهان بر مردم این کشور حکمرانی کرده و از دسترنج این ملت برای خود سفره ‎های رنگین گسترده و ثروت این ملت را بر باد می‎دادند.

در سال 1341 که شاه ایران با سفر به آمریکا دستورهای لازم را برای اجرای انقلاب سفید خویش، گرفت در 19 دی از مردم خواست تا در انتخابات نمایشی شرکت کرده و برای اجرای اهداف آمریکایی شاه به لوایح پیشنهادی رأی بدهند. که در اینجا نیز شهر مقدس قم با هدایت و رهبری امام خمینی (ره) این رأی گیری را تحریم و به مخالفت با آن پرداخت.
تاریخ، روحیه حماسی و انقلابی مردم این سرزمین را روزی به ثبت رسانید که محمد رضا شاه پهلوی در سال 1341 به منظور جلب اعتماد علماء حوزه و فریب مردم به این شهر سفر کرد و پس از آن که در 4 بهمن سال 41 در میدان آستانه از اتومبیل خود پیاده شد تمامی آرزوهایش را بر باد رفته دید؛ زیرا صحنه‎ایی را به نظاره نشست که انتظارش را نداشت. نه تنها از مردم استقبال کننده، کسی را ندید بلکه کارمندان اداری و دولتی و روحانیون نیز به چشم نمی‎خوردند و سکوتی شگفت بر شهر حکمفرما شده بود.
گویا شاه به شهری پر از دشمن قدم نهاده است. از شدت خشم و اضطراب از رفتن به حرم منصرف گشته و از همانجا بازگشت.
در دوّم فروردین سال 1342 که مصادف با سالگرد شهادت امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ بود حادثه‎ای دیگر در تاریخ انقلاب شهر قم ورق خورد، مردم و روحانیان عاشق و دلباخته حرم اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در مدرسه فیضیه مشغول عزاداری بودند که با حادثه‎ای غمبار روبه رو شدند. عمال دژخیمان با هجومی وحشیانه و کشتاری بی‎رحمانه، علما و فضلا را به خاک و خون کشیدند که این جریان باعث خشم ملت بر علیه شاه و حکومت مستبد او شد. و با این کار سنگری دیگر از سنگرهای رژیم توسط مردم و علمای قم فتح گردید.
قیام 15 خرداد
در حالی که بیش از دو روز از عاشورای سال 1342 نگذشته بود که در 15 خرداد همین سال رژیم، امام خمینی را شبانه دستگیر می‎کند. مردم قم همین که از موضوع اطلاع پیدا کردند با قلب‎های آکنده از غم و اندوه به اطراف منزل امام هجوم آوردند و با سردادن شعار ?یا مرگ یا خمینی? خشم و نفرت خود را بر علیه رژیم ابراز کردند که به راهپیمایی عمومی مبدل شده و مردم در حرم حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ تجمع کرده و خواستار آزادی امام می‎شوند که ناگهان صدای گلوله‎های نظامیان و رگبار مسلسل آنان موج جمعیت را می ‎شکند ومردان و زنان بی‎شماری را در خون خود می‎غلتاند. که امام با اعلام عزای عمومی،‌نقطة آغاز و بذر آبیاری شده انقلاب شکوهمند اسلامی را با خون‎های برزمین ریخته 15 خرداد اعلام می‎دارد که سال‎ها بعد به ثمر نشست.
قیام 19 دی قم (سال 1356)
پس از شهادت فرزند برومند امام خمینی حاج آقا مصطفی، در سال 1356، خشم ملت از رژیم ستم‎شاهی افزون شد و حکومت در تاریخ 7/10/1356 اقدام به پخش مقاله‎ای توهین آمیز علیه امام در روزنامه اطلاعات نمود که در پی این عمل مردم و طلاب قم خشمگین شده و در 19 دی تظاهرات شدیدی را بر ضد رژیم پهلوی به راه انداختند. که با اقدام مسلحانه رژیم برخورد کرده و تعدادی از مردم به شهادت رسیدند. امّا با این قیام مردم قم آتش انقلاب اسلامی برافروخته گشت و برق آسا به دیگر شهرها سرایت کرد و سرانجام منجر به شکست ظالمان و طاغوتیان و پیروزی مظلومان و مسلمانان شد.
پس از پیروزی انقلاب نیز مردم قم همواره در بستر حوادث مهم تاریخی قرار گرفتند و پیشاپیش مسایل و حوادث و امتحان‎های بزرگ انقلاب مانند همیشه با سربلندی مسیر انقلاب را طی کردند. تا این که طی جنگ تحمیلی این ایثار را به اوج خود رساندند و هم اکنون نیز چون گذشته در کنار کلیه حوادث مذهبی و سیاسی حضور داشته و همواره رهنمون دیگر شهرها و کشورهای آزاده جهان بوده و هستند.


  
  

احزاب و گروههای سیاسی (از قیام 15 خرداد تا پیروزی انقلاب اسلامی):

عمده‏ترین حرکت سیاسی که در صحنه مبارزات مردم ایران پس از قیام 15 خرداد حضور جدی و فعال داشت و تا زمان پیروزی انقلاب پیشتاز پیگیری اهداف قیام شناخته می‏شد، جنبش غیرحزبی و خودجوش روحانیون معتقد به راه امام بود که با بهره‏گیری از پایگاه مذهبی خویش در بین توده‏های مردم و ارتباطی که با اقشار مختلف ملت در شهرها و روستاهای کشور داشت، مبارزه را با شیوه‏ها و اشکالی که امام خمینی در هر مقطع ترسیم می‏نمود، هدایت می‏کرد. ممنوع‏المنبر شدن، تبعید مکرّر به مناطق دور افتاده، حبسهای متوالی توأم با شکنجه و به شهادت رسیدن در زندانهای رژیم شاه سرنوشتی بود که روحانیت متعهد ایران در تمام سالهای پس از قیام 15 خرداد از آن استقبال کرد ولی دست از هدفهای

 

محمد بخارائی 

مرتضی نیک‏نژاد 

رضا صفار هرندی

خویش نکشید. در سوی دیگر، پس از قیام 15 خرداد 42 تعدادی از هیأتهای مذهبی تهران (عمدتاً از اصناف و برخی شخصیتهای روحانی) معتقد به رهبری و مرجعیت امام خمینی، جمعیتی را به نام هیأتهای مؤتلفه اسلامی پایه‏گذاری کردند. شاخه نظامی این جمعیت به شیو? فداییان اسلام عمل می‏کرد. عملیات اعدام انقلابی حسنعلی منصور، نخست‏وزیر شاه که ننگ تصویب لایحه کاپیتولاسیون را در کارنامه‏اش داشت به‏وسیله همین گروه صورت گرفت. رژیم شاه چند تن از عناصر

مؤثر این جمعیت را پس از دستگیری تیرباران کرد و دیگر همرزمانشان را به زندانهای طویل‏المدت محکوم نمود. اعضا و هواداران این جمعیت در طول دوران مبارزه، نقش مؤثری در چاپ و توزیع اعلامیه‏های امام خمینی و سازماندهی اعتراضات بازاریان و اصناف داشته و در ماههای پایانی رژیم شاه نیز سهم بسزایی در تدارک راهپیماییها و اعتصابها داشتند.

حزب ملل اسلامی نیز متشکل از عناصر روحانی دانشگاهی و دیگر قشرها پس از قیام 15 خرداد با انگیز? مبارزه مسلحانه با رژیم شاه، تشکیل شد و به جمع‏آوری سلاح و آموزش اعضای خویش پرداخت اما پس از چندی تشکیلات آنان با پیگیریهای ساواک لو رفت. چند تن از مسئولین و اعضای حزب در کوههای شمال تهران پناه گرفتند ولی با محاصر? گسترد? نیروهای نظامی مواجه و سرانجام دستگیر و زندانی شدند.

از میان جمعیتهای سیاسی که سابقه تشکیلاتشان به قبل از سال 42 می‏رسید، می‏توان به حزب توده، جبهه ملی و نهضت آزادی ایران اشاره کرد. حزب کمونیستی توده که در افکار عمومی مردم ایران متهم به خیانت بود عملاً مدتها قبل از 15 خرداد از صحنه مبارزه با رژیم شاه کنار رفته و تشکیلات خود را به خارج کشور منتقل کرده و دائماً درگیر اختلافات درون حزبی بود. ضمن آنکه برخی از سران و اعضای این

حزب پس از دستگیری به سمت رژیم غلتیده و تا حدّ اشغال پستهای حساس در ارکان رژیم شاه پیش رفتند. سیاستهای حزب توده تابعی مستقیم از مواضع مسکو بود، و سیاست کاخ کرملین در 25 سال? آخر سلطنت شاه، حفظ روابط با رژیم شاه و از دست ندادن موقعیتهای اقتصادی در ایران بود. فعالیتهای حزب توده در این دوران که به صدور بیانیه‏های سیاسی و داشتن رادیویی در خارج کشور محدود بود بیشتر به‏عنوان اهرم فشاری از سوی مسکو برای مقاصد اتحاد شوروی مورد استفاده قرار می‏گرفت. جبه? ملی نیز علی‏رغم موقعیتی که در نهضت ملی شدن صنعت نفت به دست آورده بود، پس از کودتای شاه در ‌28مرداد به انزوا گراییده و دچار انشعاب و اختلاف شدند. فعالیتهای تبلیغاتی پراکنده و هواداران این جبهه عمدتاً به گروههای دانشجویی خارج کشور محدود می‏شد. هواداران دانشگاهی و مذهبی این جبهه علی‏رغم موضع سرانشان از قیام امام خمینی جانبداری می‏کردند. نهضت آزادی ایران که از پشتیبانی شخصیت مبارزی چون آیت‏اللّه‏ طالقانی برخوردار بود، از قیام 15 خرداد امام خمینی حمایت کرد. پایگاه نهضت آزادی محدود به عناصر مذهبی در دانشگاه و دانشجویان خارج کشور می‏شد و فاقد چنان تشکیلات سیاسی‏ای بود که قادر به سازماندهی جریان مبارزه باشد.

سازمان مجاهدین خلق در سالهای 44 تا 46 با هدف مبارز? مسلحانه با رژیم شاه تشکیل شد. این سازمان به دلیل برداشتهای سطحی رهبران آن از اسلام به دام التقاط افتاد و علی‏رغم آنکه خود را تشکیلاتی اسلامی معرفی می‏کرد، در خفی مطالب مارکسیستی را به‏عنوان علم اقتصاد و مبارزه به اعضای خویش آموزش می‏داد.

امام خمینی در شرایطی که هنوز انحرافات ایدئولوژیک سازمان مذکور برملا نشده بود از تأیید آن خودداری ورزید و در زمانی که نماینده سازمان برای جلب حمایت امام به نجف رفته بود، آن حضرت با یادآوری انحرافات فکری آنان مجدداً بر موضع عدم حمایت خویش تأکید کرده بود.

سازمان چریکهای فدایی خلق نیز تشکیلات دیگری بود که با ائتلاف دو گروه کمونیستی کوچک[1]در سال 1350 با مشی مبارزه مسلحانه اعلام موجودیت کرد. تشکیل این سازمان بیشتر نتیجه احساس سرخوردگی و حقارت کمونیستهای ایران از وضعیت حزب توده و خیانتهای آن از یک سو و پیشتازی روحانیت و عناصر مسلمان در ماجرای قیام 15 خرداد از سوی دیگر بود.

هر دو سازمان چند سال اوّلیه را به جذب تعدادی عضو و آموزش آنان پرداختند[2]و پس از آن با دست زدن به چند فقره عملیات محدود و پراکند? مسلحانه با پیگیری ساواک لو رفته و تشکیلات آنان با دستگیری رهبرانشان متلاشی شد. بجز چند تن از مسئولین این تشکیلات که اعدام شدند بقیه اعضای دستگیر شده غالباً با نوشتن توبه‏نامه و دادن تعهد همکاری به رژیم شاه از مرگ رهایی یافتند. هرچند که ساواک از مصاحبه‏های خفت‏بار تلویزیونی اینان در مشوه کردن اذهان عمومی نسبت به مبارزین واقعی بهره می‏جست اما همین مصاحبه‏ها و اعترافات تکان‏دهند? آنها پرده از انحرافات اخلاقی و عقیدتی و تصفیه‏های خونین درون گروهی این تشکیلات برداشت. برخی از همین عناصر، در زندان مسئولیت جاسوسی به نفع ساواک در بین زندانیهای سیاسیِ معتقد به نهضت امام خمینی را عهده‏دار بودند.

علاوه بر هیأتهای مؤتلفه اسلامی و حزب ملل اسلامی گروههای مبارز مسلمان دیگری نیز در چهارچوب دفاع از نهضت امام خمینی به مبارزه مسلحانه روی آوردند که می‏توان از گروههای هفتگانه‏ای[3]که بعدها در تشکیلات واحدی به نام «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» متشکل شدند و همچنین گروه روحانی مبارز شهیدعلی اندرزگو نام برد.

در سالهای پس از قیام 15 خرداد 42 گروهی تحت نام «انجمن حجتیه» که سابق? تشکیل آن به سالهای پیش از این برمی‏گشت نیز فعالیت داشت. محور تلاش این گروه، مقابله فکری با بهاییت در ایران بود. هرچند که به ظاهر اهداف این گروه با مقاصد رژیم شاه به‏عنوان حامی بهاییها در تضاد بود اما در عمل چنین نبود چرا که ماهیت

تشکیلات انجمن حجتیه و رهبران آن به گونه‏ای بود که عدم دخالت در سیاست را به‏عنوان پیش شرط عضویت در انجمن تلقی می‏کرد و این امر شرایطی مطلوب برای رژیم پدید می‏آورد تا بدین وسیله جمع زیادی از نیروهای پر شور مذهبی از مبارزه با عامل اصلی فساد در ایران، یعنی سلطنت وابست? شاه باز بمانند و خود را سرگرم مبارزه با معلول، آن هم در شکلی غیر مؤثر نمایند. و اینچنین بود که انجمن حجتیه تشکیلات مخفی خود را بدون هیچ‏گونه مزاحمتی از سوی ساواک و حتی در مواردی با حمایت ساواک گسترش می‏داد.[4]بسیاری از اعضای این انجمن پس از افشاگریهای امام خمینی بخصوص در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی از آن جدا شده و به نهضت امام پیوستند. انجمن مزبور مبارز? با بهاییت را از مسیر مقابل? آموزشی و فرهنگی دنبال می‏کرد، در حالی که در چند ده? اخیر بهاییت چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان به‏عنوان یک حزب سیاسی وابسته به اسرائیل و تحت حمایت صهیونیستهای مقیم امریکا فعالیت می‏کند و طبعاً مبارزه واقعی با آن نیز باید از همین مسیر پیگیری شود.

در سالهای 1348 به بعد سلسله درسها و سخنرانیهای افرادی نظیر استاد مطهری، دکتر مفتح، دکتر باهنر، مهندس بازرگان و دکتر علی شریعتی، مراکز مذهبی تهران همانند مسجد قبا، مسجد هدایت، کانون توحید و بخصوص حسینیه ارشاد تهران را مرکز توجه بسیاری از روشنفکران مذهبی و عناصر مسلمان دانشگاهی قرار داده بود. استاد مطهری به‏عنوان فیلسوف و فقیهی برجسته که سالها از محضر درسهای امام خمینی و علامه طباطبایی(ره) بهره گرفته بود، پس از هجرت به تهران، همت اصلی خویش را به تبیین مبانی عقیدتی اسلام به زبان روز و روشنگری نسل جوان در مورد انحرافات مکاتب الحادی و التقاطی، معطوف ساخته بود. تلاشهای دکتر مفتح و دکتر باهنر نیز به‏عنوان چهره‏های روحانی و دانشگاهی در همین راستا بود. امام خمینی پس از شهادت استاد مطهری تمامی آثار وی را ـ بدون استثنا ـ مفید معرفی کرده و از خدمات ارزنده و دراز مدت آن اندیشمند متعهد به شایستگی

تجلیل کرد.[5]

جاذب? آثار دکتر علی شریعتی در آن زمان صرف نظر از قلم و بیان ادیبانه وی در این بود که او به‏عنوان یک روشنفکر تحصیلکرده، مقوله‏های دینی، تاریخی و اجتماعی جامعه مذهبی ایران را با نگاهی، نقادانه و رادیکال ارائه می‏کرد. خلأ چنین بحثهایی در آن شرایط بین نسل جوان کشور به خوبی احساس می‏شد.

بررسی منصفان? سندها، نامه‏ها و بحثهایی که دکتر شریعتی با ساواک داشته و اخیراً منتشر شده است،[6]این نتیجه را مدلّل می‏سازد که ساواک با توجه به این واقعیت که گرایش نسل جوان به آثار او عاملی بازدارنده از گرایش آنان به افکار چپگرایان? کمونیستی بوده، و با این پندار که حملات تند و مداوم او علیه روحانیت سنتی ایران زمین? اختلاف‏افکنی در جبه? عناصر مذهبی را فراهم می‏سازد، برای سالیانی چند از فعالیتهای او جلوگیری نکرده است؛ اما در سال 1352 ساواک شاه ناگزیر شد حسینی? ارشاد را تعطیل و دکتر شریعتی را بازداشت نماید.

نامه‏ها و آثاری که از استاد مطهری در رابطه با علت کناره‏گیری او از فعالیتهای حسینیه ارشاد برجای مانده است نشان می‏دهد: او بر این باور بوده است‌که انقلاب فرهنگی و

اجتماعی را می‏بایست براساس اصالت وحی و مبتنی بر اندیش? دینی محض پی گرفت. از این رو استاد مطهری معتقد بود که اثر نوگراییها و تفسیرهای انقلابی از مسائل مذهبی و دینی که مبتنی بر مبانی مذکور نباشد و روشهای کارشناسیِ فهم و استنباط احکام دینی در آن نادیده گرفته شود، اثری زودگذر بوده و در درازمدت راه را برای التقاط و آمیخته نمودن مقوله‏های دینی با نگرشهای ناهمگون و غیر وحیانی هموار خواهد کرد و منفذ ورود دیدگاههای فلسفی و جامعه‏شناختی غربی پدیدار خواهد شد.

پس از پیروزی انقلاب، عناصری از گروههای افراطی به بهانه دفاع از دکتر شریعتی رو‌در‌روی روحانیت و رهبری انقلاب قرار گرفتند، و در مقابل نیز بسیاری از کسانی که از طریق آثار وی به مسائل اسلامی و سیاسی روی آورده بودند، در جمع مدافعین انقلاب اسلامی ایفای نقش کردند، که نمی‏توان این واقعیت را قطع نظر از هرگونه داوری در مورد آثار او منکر شد. بنا به دلایل اشاره شده، در مورد نقش و شخصیت دکتر شریعتی داوریهای مختلفی صورت گرفته است. برخی چهره وی را تا حدّ عاملی در جهت مقاصد فرهنگی رژیم معرفی می‏کنند و بسیاری نیز او را به‏عنوان اندیشمندی مسلمان و انقلابی می‏شناسند و به استناد یادداشتهای اخیر وی برآنند که او خود بر لزوم بازنگری در آثارش و حذف و اصلاح برداشتهای سطحی و تفسیرهای ناصواب اذعان داشته و سفارش کرده بود. به هرحال موضع امام خمینی در این مسأله بسیار هوشمندانه انتخاب شده و تا زمان رحلت نیز ادامه داشت:

حضرت امام در بسیاری از سخنرانیها و پیامهای خویش در آن زمان به دفاع از پیشتازی روحانیت مبارز شیعه در طول تاریخ و دفاع از چهره‏های بزرگ علمای روحانی پرداخته و تردیدهای به وجود آمده را پاسخ گفته است. و در نامه‏هایی که به انجمنهای اسلامی دانشجویان خارج کشور نوشته است مکرراً نسبت به برداشتهای سطحی و غیرکارشناسانه از اسلام هشدار داده است و در عین حال ضمن تجلیل از خدمات اندیشمندان روشنفکر و مسلمان، آنان را از خطر

تحجرگرایان و روحانی‏نمایان برحذر داشته و طرح مسائل اختلاف‏انگیز و جبهه‏بندی تحت نام این و آن را خلاف مصالح انقلاب دانسته است.


1 . گروه جزنى و احمدزاده.
2 . تعداد اعضاى سازمان مجاهدین خلق در اواخر سال 1348، یعنى چهار سال پس از تشکیل رسمى آن، تنها حدود پنجاه نفر بودند. ن.ک.به:تحلیلى بر سازمان مجاهدین خلق ایران؛ ص 36.
3 . امت واحده، توحیدى بدر، توحیدى صف، فلاح، فلق، منصورون، موحّدین. نگاه کنید به:تاریخچه گروههاى تشکیل‏دهند? سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى.
4 . ن.ک.به:در شناخت حزب قاعدین زمان؛ قم: نشر دانش اسلامى.
5 . اینجانب نمى‏توانم در این حال احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز کنم. آنچه باید عرض کنم دربار? او آن است که او خدمتهاى ارزشمندى به اسلام و علم نمود و موجب تأسف بسیار است که دست خیانتکار، این درخت ثمربخش را از حوزه‏هاى علمى و اسلامى گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن، محروم نمود. مطهرى فرزندى عزیز براى من و پشتوانه‏اى محکم براى حوزه‏هاى دینى و علمى و خدمتگزارى سودمند براى ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید. اکنون شنیده مى‏شود که مخالفین اسلام و گروههاى ضد انقلاب درصدد هستند که با تبلیغات اسلام‏شکن خود دست جوانان عزیز دانشگاهى ما را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند. من به دانشجویان و طبق? روشنفکران متعهد توصیه مى‏کنم که کتابهاى این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه‏هاى غیر اسلامى فراموش شود.صحیفه امام؛ ج 12، ص 187ـ188
6 .بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى؛ ج 3.

  
  

 

 

آلبوم تصاویر شهید هاشمی

بازگشت به صفحه wallpaper  | صفحات : 1 ، 2 ، 3

 

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی
آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی
 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی
آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی
آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی
 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی
آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی آلبوم تصاویر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

  
  

[[file:سید مصطفی خمینی.jpg|150px]]

با سید مصطفی خمینی پدر روح‌الله خمینی اشتباه گرفته نشود.

سید مصطفی خمینی (آذر 1309-1 آبان 1356)، فرزند بزرگ روح‌الله خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و از فعالان سیاسی تا پیش از انقلاب ایران بود.

زندگی

او در آذر 1309، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌های باقریه و سنایی به پایان رساند. در سال 1325 به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال 1330 سطح را به پایان رساند و در درس خارج میرزا حسن موسوی بجنوردی و حسین طباطبائی بروجردی حضور یافت.[2] مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز مهارت داشت.

او دو فرزند داشت که حاصل ازدواجش با دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی فرزند آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم بود فرزند دختر، سیده مریم نام داشت که پزشک شد و چندی در امارات متحده عربی (دوبی) و اکنون در سوئیس زندگی می‌کند و فرزند پسر، سید حسین خمینی است که طلبه و روحانی شد و در سال‌های اول انقلاب اسلامی وارد عرصه سیاست شد.سید حسین خمینی از مخالفان جمهوری اسلامی است.[3][4][5]

فعالیت‌های سیاسی

سید روح الله خمینی همراه سید مصطفی خمینی

از همان روزهای نخستین فعالیت‌های سیاسی خمینی بر ضد حکومت پهلوی، در کنار او به فعالیت سیاسی پرداخت و [2] در پیشبرد حرکت اسلامی نقش بسزایی داشت. خمینی در روز 4 آبان 1343 علیه لایحه کاپیتولاسیون و انقلاب سفید، دولت وقت ایران سخنرانی کرد. در 13 آبان همان سال خمینی، شبانه دستگیر و به ترکیه تبعید شد.

پس از این ماجراها، نیروهای امنیتی ایران، مصطفی خمینی را دستگیر و سپس به ترکیه و عراق تبعید کردند. سید مصطفی خمینی، در نجف به مبارزه بر ضد حکومت پهلوی پرداخت و بر ادعای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشاور برجسته‌ای برای سید روح‌الله خمینی بود.[6]

ساواک که از سابقه مبارزاتی مصطفی خبر داشت در 15 خرداد 1342 دستور جلب اورا به شهربانی قم صادر کرد. ماموران زمانی که مصطفی در خانه آیت‌الله مرعشی نجفی مشغول صحبت با ایشان بود، به آن جا یورش بردند و او را دستگیر کردند و مدت 57 روز در زندان قزل قلعه و در سلول انفرادی زندانی کردند[6].

در 8 دی 1343 او را از زندان آزاد کرده و در 13 دی که تنها 5 روز از آزادی اش می‌گذشت به دنبال استقبال چشمگیر مردم، ماموران حکومتی به خانه او در قم حمله کردند و بار دیگر مصطفی را دستگیر و به تهران اعزام می‌کنند.[2][6]

مصطفی خمینی یک سال در شهر بورسای ترکیه به حالت تبعید ماند اما باز سعی در بازگشت به ایران کرد و با رئیس سازمان امنیت بورسا در این زمینه اقدام به گفتگو کرد تا در مورد بازگشتش به ایران با نعمت‌الله نصیری گفتگو کند. نصیری شرط حضور مصطفی خمینی را ماندن در خانه‌ای روستایی و عدم ارتباط با انقلابیون اعلام کرد که با عدم موافقت مصطفی، وی به همراه خمینی در تبعید ماند.[2]

تبعید به عراق

در 13 مهر 1344 خمینی و سید مصطفی از ترکیه به عراق برده شدند و در 23 مهر در نجف ساکن شده و بحث را آغاز کردند و مصطفی علاوه بر حضور در درس خمینی، شروع به تدریس کردند.[2]

مصطفی در عراق نیز از مبارزه دست نکشید و به دنبال اوج گیری نهضت رهایی بخش فلسطین، تلاش کرد که روحانیون خارج از کشور به پایگاه‌های فلسطین بروند و در آن جا دوره ببینند، وی حتی خود تحت آموزش‌های نظامی قرار گرفت. فعالیت‌های او سبب شد که در 21 خرداد 1348 رئیس جمهور وقت عراق، احمد حسن البکر، او را تهدید به برخورد کرد.[2]

مرگ

سید مصطفی خمینی در 1 آبان 1356 در 47 سالگی درگذشت. او از آغاز فعالیت‌های سیاسی همواره مورد تهدید نیروهای امنیتی قرار داشت و با توجه به تلاش گسترده او در نهضت خمینی در ایران و عراق، از سوی مقامات ایرانی و عراقی شدیداً مورد تهدید قرار داشت، به همین دلیل هنگام انتشار درگذشت او، برای بسیاری از انقلابیون قابل قبول نبود که فوت وی به صورت طبیعی اتفاق افتاده باشد، علاوه بر اینکه تا آن زمان نشانی از بیماری جدی در او دیده نمی‌شد.[2] بسیاری معتقدند که سید مصطفی از نزدیک‌ترین افراد به سید روح‌الله خمینی بود و مرگ وی ضربه سنگینی برای پدرش بود. مراسم عزای سید مصطفی حرکتی ضد حکومت پهلوی شد.[7]

بعد از مرگش سید روح‌الله خمینی در پیامی کوتاه چنین نوشت:

انا لله و انا الیه راجعون

در روز یکشنبه نهم ذی القعده الحرام 1397 مصطفی خمینی، نور بصرم و مهجه قلبم دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شد
اللهم ارحمه واغفر له واسکنه الجنه بحق اولیائک الطاهرین علیهم الصلوه والسلام[2].

نماز را سید ابوالقاسم خوئی برای مصطفی خمینی اقامه کرد و پس از تشییع، وی را در حرم علی ابن ابی‌طالب و در کنار قبر محمد حسین اصفهانی کمپانی دفن کردند.


  
  
   1   2   3   4   5   >>   >