پایمرد ، خواهنده را همچون پر است . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :6
کل بازدید :64516
تعداد کل یاداشته ها : 208
04/1/14
3:10 ص
سوره 90. بلد آیه 1-7
آیه
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ
وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ
وَوَالِدٍ وَ مَا وَلَدَ
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِى کَبَدٍ
أَیَحْسَبُ أَن لَّن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُّبَداً
أَیَحْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُ أَحَدٌ
ترجمه
به این شهر (مکّه) سوگند.
در حالى که تو در این شهر ساکن هستى.
به پدر، و فرزندى که پدیدآورد، سوگند.
همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم.
آیا مى‏پندارد که هرگز احدى بر او قدرت ندارد؟
مى‏گوید: مال فراوانى تباه کردم
آیا گمان مى‏کند احدى او را ندیده است؟
نکته ها
در قرآن سه بار جمله «لا اُقسم» به کار رفته است و اهل تفسیر آن را دو گونه معنا کرده‏اند. گروهى حرف لا را زائد دانسته و آن را (قسم مى‏خورم) معنا کرده‏اند و گروهى آن را (سوگند نمى‏خورم) ترجمه کرده‏اند، به این معنا که مسئله به قدرى روشن است که نیازى به سوگند خوردن نیست.
منظور از «بلد»، مکّه است که قبل از اسلام هم مورد احترام بوده است. مکّه حَرَم اَمن الهى و اولین خانه‏اى است که براى انسان قرار داده شد.
جمله «و انت حلّ» چند گونه تفسیر شده است که یک معنى را در ترجمه آوردیم و معناى دوم آن است که مردم مکّه اهانت تو را در آن حلال مى‏دانند، پس به شهرى که اهانت تو را حلال مى‏شمرند سوگند نمى‏خورم.(53) و معناى سوم آن است که دست تو در مورد این شهر باز است و در فتح مکّه هر تصمیمى که درباره مخالفان بخواهى مى‏توانى بگیرى.
«کَبَد» به معناى سختى و «لَبَد» به معناى پشم متراکم است. البتّه بعضى کبد را به معناى راست قامت و معتدل گرفته‏اند.(54)
اینکه انسان در دل رنج و سختى آفریده شده، یعنى کامیابى‏هاى دنیوى آمیخته با رنج و زحمت است. «لقد خلقنا الانسان فى کبد» حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: دنیا خانه‏اى است که با سختى‏ها عجین شده است. «دار بالبلاء محفوفة»(55)
گرچه بعضى مفسران به مناسبت عبارت «هذا البلد» که مکّه است، مراد از «والد و ما ولد» را حضرت ابراهیم و فرزندش حضرت اسماعیل دانسته‏اند، ولى همان گونه که در تفسیر مجمع البیان آمده است، مراد از آن، حضرت آدم و اولیاء از نسل او است.
در حدیث آمده است که گوینده این کلام «اهلکت مالاً لبداً» عمرو بن عبدود در جنگ خندق بوده که گفت: سرمایه زیادى را در مبارزه با اسلام تباه کردم ولى موفق نشدم.(56)

53) این معنا در حدیثى در کتاب بحار، ج‏24، ص‏284 آمده است.
54) لسان العرب (به نقل از تفسیر راهنما).
55) نهج‏البلاغه، خطبه 226.
56) تفسیر نور الثقلین.
پیام ها
 1- سرزمین‏ها مى‏توانند داراى قداست باشند و شهر مکّه نیز از قدیم مورد احترام و سوگند بوده است. «لا اقسم بهذا البلد»
 2- تکرار گاهى نشانه عظمت و عنایت است. «هذا البلد....هذا البلد»
 3- ارزش زمین‏ها به ارزش ساکنان آنهاست. «و انت حِلّ بهذا البلد» (سوگند به مکّه به خاطر حضور پیامبر)
 4- در مقام فرزندى، دختر یا پسر تفاوتى ندارد. «و ما ولد»
 5 - زندگى بشر در متن مشقت‏ها و سختى‏ها قرار دارد. «فى کبد»
 6- هر مالى که در مسیر حق صر