جمعیت استقبالکننده در طول 33 کیلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا که مقصد بعدی امام بود، در انتظار هستند تا بزرگترین استقبال تاریخ را رقم زدند.
پس از 15 سال تبعید و دوری از وطن باید استقبالی شایسته از امام خمینی میشد اما ایشان قبرستان پایتخت را برای سخن گفتن در جمع میلیونی مشتاقان برمی گزینند؛ همانجایی که یادگار رژیم پهلوی است و فرزندان وطن که برای اسلام برخواسته و جاوید شده بودند در آنجا آرام گرفته بودند.
بسمالله الرحمن الرحیم امام خمینی در همهمه تمامی آنانی که در بهشت زهرا منتظر شنیدن سخنان رهبر انقلاب اسلامی بودند گم میشود.امام با تشکر و تسلیت آغاز میکنند و میگویند: ما در این مدت مصیبتها دیدیم؛ مصیبتهای بسیار بزرگ و بعضی پیروزیها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود. مصیبتهای زنهای جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینی در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. من نمیتوانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم.
من نمیتوانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد. خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض میکنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض میکنم. من به جوانهایی که پدرانشان را در این مدت از دست دادهاند تسلیت عرض میکنم.
انگار شهدای انقلاب را میبیند که در جمعیت پرخروش موج میزنند؛ همانهایی که آمدهاند تا رهبرشان را ببینند؛ جوانانی که شاید خمینی را ندیده بودند به جز عکسی از او در خفا.
خمینی باید تاریخ را ورق بزند. پس میگویند: خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبتها برای چه به این ملت وارد شد؟ مگر این ملت چه میگفت و چه میگوید که از آن وقتی که صدای ملت درآمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد؟ ملت ما چه میگفتند که مستحق این عقوبات شدند؟ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایهگذاری شد برخلاف قوانین بود. آنهایی که در سن من هستند میدانند و دیدهاند که مجلس مؤسسان که تأسیس شد، با سر نیزه تأسیس شد. ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس مؤسسان. مجلس مؤسسان را با زور سرنیزه تأسیس کردند و با زور وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضا شاه رأی سلطنت بدهند.
من نمیتوانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد. خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید
پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود؛ بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض میکنیم که یک ملتی تمامشان رأی دادند که یک نفری سلطان باشد؛ بسیار خب، اینها از باب اینکه مسلط برسرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رأی آنها برای آنها قابل عمل است.
لکن اگر یک ملتی رأی دادند - ولو تمامشان - به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی [ است؟] ملت 50 سال پیش از این، سرنوشت ملت بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ما در زمان سابق - فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه - نبودیم؛ اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم - ما فرض کنیم که - رأی مثبت دادند اما رأی مثبت دادند بر آغا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها میآیند؛ در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمد شاه بود، هیچیک از ما زمان آغا محمد خان را ادراک نکرده؛ آن اجداد ما که رأی دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رأی دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است.
مرور و یادآوری جنایت های رژیم پهلوی روایتی است که تاریخ پر از ننگ سلطنت را نشان میدهد.امام خمینی در مرور جنایات رژیم شاهنشاهی میگویند: من باید عرض کنم که محمد رضا پهلوی، این خائن خبیث... رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد.
تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را میتواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را میتوانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمیتوانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید به اسم اینکه ما میخواهیم زراعت را، دهقانها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما میخواهیم حالا دهقانشان کنیم! « اصلاحات ارضی» درست کردند. اصلاحات ارضیشان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که به کلی دهقانی از بین رفت، به کلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج. یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و مامحتاج به او باشیم ودر اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را. تخممرغ از او بیاوریم، یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم.
بنابراین کارهایی که این آدم کرده بهعنوان « اصلاح»، این کارها خودش افساد بوده است! قضیه «اصلاحات ارضی» یک لطمهای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید20 سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم؛ مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سالهایی بگذرد و جبران بشود این معنا. فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است. فرهنگ ما را این [شاه] عقبنگه داشته بهطوری که الان جوانهای ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تام تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند، آن هم با این مصیبتها، آن هم با این [فشار]ها، باید بروند درخارج تحصیل بکنند.
انگار شهدای انقلاب را میبیند که در جمعیت پرخروش موج میزنند؛ همانهایی که آمدهاند تا رهبرشان را ببینند؛ جوانانی که شاید خمینی را ندیده بودند به جز عکسی از او در خفا
ما50 سال است، بیشتر از 50 سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم؛ لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده؛ رشد انسانی ندارد. تمام انسانها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم. این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده. تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیواش - بسیاریاش - فحشاست. مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست.
اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مرکز فساد دیگر الی ماشاءالله است. برای چه؟ سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقبنگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ماکی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما میدانید که جوان های ما را اینها به تباهی کشیدهاند و همین طور سایر این [مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کردهاند به مملکت ما.
هنوز بودند کسانی که سلطنت را میپسندیدند؛ یا نمی دانستند که سلطنت برای ایران چه ارمغانی داشته یا فراموش کرده بودند اختناق و چپاول وطن را.
امام خمینی باید آنچه را بر سر ملت ایران آمده بود مرور میکرد؛ مسلماتی که خیلیها نمیدانستند:
و اما نفت ما. تمام نفت ما را به غیردادند! به آمریکا و غیراز آمریکا دادند. آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، یک اسلحههایی برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا! ما هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم! آمریکا با این حیله، که این مرد(شاه) هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما[ربود] و برای خودش در عوض، پایگاه درست کرد.
یعنی اسلحههایی آورده اینجا که ارتش ما نمیتواند این اسلحه را استعمال بکند؛ باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناسهای آنها باشند. این هم از ناحیه نفت، که این نفت ما را اگر چند سال دیگر - خدای نخواسته - این [شخص] عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعتمان را هم که تمام کرده، این ملت به کلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد میکنیم از دست این، برای این است.
خونهای جوانهای ما برای این جهات ریخته شده؛ برای اینکه آزادی میخواهیم ما. ما 50 سال است که در اختناق به سر بردیم. نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم؛ نه خطیب میتوانست حرف بزند، نه اهل منبر میتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت میتوانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد؛ نه هیچیک از اقشار ملت کارشان را میتوانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الان هم باز نیمه حشاشه(پرکاه؛ بقیه روح در شخص بیمار.
در اینجا منظور دولت بختیار است) او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناق هم باقی است. ما میگوییم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم - تمام اینها غیرقانونی است و اگر ادامه به این بدهند، اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه میکنیم.
اندرز و اتمام حجت به ارتش فرازهای آخر سخن امام است و میگویند: و من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یک ارکان ارتش، یک قشرهایی از ارتش. اما آن نصیحتی که میکنم این است که ما میخواهیم که شما مستقل باشید. ما داریم زحمت میکشیم، ما خون دادیم، ما جوان دادیم، ما حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، میخواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد، شما نمیخواهید، آقای سرلشکر، شما نمیخواهید مستقل باشید؟ شما میخواهید نوکر باشید؟...
و السلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
منبع :مرکز اسناد انقلاب اسلامی
1- امام خمینی در سخنان خود گفتند: کار عاقلانه و مفید به حال کشور این است که بختیار و ارتش در مقابل انقلاب اسلامی، عکسالعملی مثبت داشته باشند.
2- در پاسخ به پیامهای تشکر از سوی مردم و یا شخصیتها و گروههای مختلف به مناسبت ورود حضرت امام به کشور، از سوی ایشان پیام تشکری خطاب به عموم انتشار یافت.
3- بازرگان موقتا از رهبری نهضت آزادی کنارهگیری نمود و به مدرسه علوی نقل مکان کرد.
تذکر: در حکم نخست وزیری حضرت امام از وی خواسته شده بود تا بدون واسبتگی حزبی و گروهی به پست نخست وزیری اشتغال یابد.
4- دکتر سعید، رییس مجلس شورا، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت حضرت آیتالله العظمی خمینی، مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوش آمد میگویم.
5- دلوایح محاکمه وزرای سابق و انحلال ساواک، در جلسه مجلس شورا به تصویب رسید.
6- در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشکده افسری، افسران جوان از سوگند وفاداری به شاه معاف شدند.
7- حجتالاسلام فلسفی پس از هشت سال ممنوعیت از سخنرانی، در حضور امام و مردم دیدار کننده از ایشان، سخنرانی کرد.
1- حضرت امام در دیدار با روحانیون شهر اهواز گفتند: ادامه نهضت یک تکلیف است.
2- فرماندار نظامی تهران به این دلیل که مردم به مقررات حکومت نظامی اهمیت نمیدهند، ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.
3- سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا دادند.
4- مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران اظهار نگرانی کرد.
1- جمعی از پرسنل نیروی هوایی با انجام رژه و خواندن سرود در مقابل حضرت امام، با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت اعلام همبستگی کردند. ایشان همچنین از راهپیمایی مردم در حمایت از دولت مهندس بازرگان تشکر کردند.
2- ستاد ارتش، عکس روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل حضرت امام را تکذیب کرد.
3- طی روزهای گذشته و امروز، شهر تهران شاهد تظاهرات مردم و فریاد و خشم کلیه اقشار در مقابل رژیم بود. بانکها و دیگر مؤسسات دولتی مورد هجوم مردم به ستوه آمده از جنایتهای شاه قرار گرفتند و شعلههای آتش از همه سو زبانه میکشید.
4- امام خمینی طی نطق کوتاهی که از شکبه تلویزیونی کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون بطور مستقیم پخش میشد ضمن آرزوی موفقیت برای کارکنان رسانههای گروهی گفتند: دستگاههایی در این قسمت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم میبودند. ولی رژیم غاصب از آنها در راه هدفهای نامشروع استفاده کرده است.
5- در درگیریهای گرگان، پنج نفر کشته و یازده نفر مجروح شدند.
6- مهندس شریف امامی که از طرف دادستانی ممنوعالخروج شده بود، از کشور گریخت.
1- با حمله مأموران گارد به پادگان نیروی هوایی تهران، جنگ خیابانی آغاز شد. به گفته همافران، وقتی که رادیو اعلام کرد فیلم ورود امام خمینی بعد از اخبار تلویزیون نمایش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع کردند. با ظاهر شدن تصویر حضرت امام بر صفحه تلویزیون، طنین صلوات سالن را پر کرد و در این هنگام، افراد گارد به سوی آنها تیراندازی کردند و درگیری آغاز شد.
2- مردم ساکن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی که از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابانهای اطراف را نیز با خبر کردند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی در کنار دیوار خوابگاه گرد آمدند که با فریاد اللهاکبر از همافران حمایت میکردند.
3- اجتماع مردم در کنار خوابگاه همافران نیروی هوایی که از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود که در صورت پراکنده شدن، نیروهای گارد، مجددا به همافران حمله کنند، لذا از دفتر حضرت امام کسب تکلیف کردند و دفتر امام توصیه کردند که پراکنده نشوید.
4- مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار میدادند و خود را با آتش لاستیکهای فرسوده گرم می کردند که در ساعت 5/3 بعد از نیمه شب مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیکه از دور با شلیک رگبار مسلسلها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند. در این هنگام مردم به کوچههای اطراف پناه بردند اما مأمورین توانستند یکصد و پنجاه و دو نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران و منتقل کنند. در بین دستگیر شدگان دو روحانی نیز حضور داشتند.
تذکر: ظاهرا اولین کلانتری ساقط شده در جریان هجوم مردم همین کلانتری بود.
1- با آغاز درگیری مسلحانه، پرسنل انقلابی نیروی هوایی برای تسلیح مردم در ازاء کارت پایان خدمت سربازی، یک قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختیار آنان قرار میدادند.
2- درساعت 5/4 بعدازظهر کلانتری تهران نو ـ پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأمورین گارد و مردم ـ سقوط کرد و مردم و گاردیها در این زدو خورد چندین کشته و مجروح داشتند . از این پس، کلانتریها یکی پس از دیگری به دست مردم ساقط شدند.
3- فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتریها و پادگانها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت دوازده ظهر افزایش داد. یعنی مردم تنها از ساعت دوازده شهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند.
4- حضرت امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام کردند و گفتند: اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند ... اخطار میکنم که اگر دست از این برادر کشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد ... تصمیم آخر خود را به امید خدا میگیریم. همچنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.
5- مینیبوسها و ماشینهای وابسته به ستاد کمیته امام خمینی، با بلندگو، لغو اعلامیه فرماندار نظامی را در سطح تهران اعلام کردند. گفتنی است که بنا به گفته رحیمی، یکی از سران ارتش، حکومت نظامی تصمیم داشت که با افزایش ساعات حکومت نظامی، به انجام کودتا و سرکوب مردم و خصوصا ترور و دستگیری رهبران نهضت، بپردازد. این تصمیم حضرت امام، توطئه بزرگی را در آستانه پیروزی نهضت در نطفه خفه کرد.
6- امام خمینی در جواب به استعفای افراد نیروی مسلح نوشتند: قسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن واجب است و کسانی که قسم خوردهاند باید بر خلاف آن عمل کنند.
7- مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند. جنگ خیابانی در تهران اوج بیشتری پیدا کرد.
8- دهها هزار تن از مردم در خیابان فرحآباد، پشت کیسههای شن و خاک سنگر گرفتند.
9- کلانتریهای تهران نو، (چهارده و شانزده و بیست و یک و نه) و نارمک ده و یازده و شهر ری، سقوط کردند و همچنین یک هلیکوپتر گارد در تهران در هوا ساقط شد.
10- حجتالاسلام دکتر مفتح از جانب حضرت امام، عکس مندرج در روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل ایشان را کاملا صحیح و واقعی دانست.
11- از سوی دفتر تبلیغات امام خمینی، هر گونه تماس با بختیار و سران ارتش تکذیب شد.
12- امام خمینی اعلام کردند که من خودم اهل قلم و بیان هستم و هیچ سخنگویی ندارم.
13- ستاد امداد و سازمان ملی پزشکان، تعداد شهدا را تا ساعت یازده امشب، صد و بیست و شش تن ، و مجروین را ششصد و سی و چهار نفر ذکر کرد.
14- شمار کشته شدگان که به بیمارستان جرجانی منتقل شدهاند، به چهل و شش نفر رسید و تعداد زخمیها به علت کثرت آنها قابل شمارش نیست.
1- با تلاش برخی از دوستان بختیار و نیز نزدیکان مهندس بازرگان، بنا شد جلسهای با حضور بازرگان، بختیار و قرهباغی تشکیل گردد. عباس امیرانتظام درباره این جلسه میگوید: قبل از جلسه، بختیار به من تلفن زد و گفت استعفای خود را در جلسه تسلیم خواهد کرد. لیکن بختیار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفا نامه خود را برای جلسه فرستاد.
2- واحدهای نظامی چند شهر، از جمله لشگر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحدهای نظامی، مسدود کردند.
3- نبرد شدید مردم با نیروی گارد در خیابانهای تهران شدت بیشتری پیدا کرد.
4- در پی درگیریهای اخیر، پزشکی قانونی مملو از شهدایی است که در چند روز اخیر کشته و شناسایی نشدهاند.
5- تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا، رادیو و تلویزیون، نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی، به دست مردم تصرف شد.
6- نصیری، رییس ساواک، سالار جاف، قاتل مردم کردستان و سپهبد رحیمی، توسط مردم بازداشت شدند. همچنین سپهبد بدرهای، فرمانده نیروی زمینی، محمد امین و بیگلری، جانشین فرماندگان گارد، به هلاکت رسیدند.
7- فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خمینی، استعفای خود را تقدم کردند.
8- با مراجعه به منزل حضرت امام، گروههای مسلح پشتیبانی خود را از امام اعلام کردند.
9- حضرت امام به دنبال سقوط نهادهای اصلی رژیم و عقبنشینی ارتش از مردم خواستند که آرامش و نظم را مجددا برقرار کنند.
10- رییس ستاد کل ارتش از جمله مواردی که موجب شد ارتش اعلام بیطرفی کند، اینها بود: رییس ستاد شهربانی به کلانتریها گفته بود مقاومت نکنند؛ در حالیکه این خلاف دستور بود. اعزام نیروهای زبده کمکی برای افسران محاصره شده در مسلسلسازی به جهت تمرد آنها بینتیجه ماند. سربازان به طور دسته جمعی فرار میکردند و بدون اجازه به پادگانها برمی گشتند. نیروهای زرهی به علت سد شدن راه آنها توسط مردم و تیر خوردن سرلشکر ریاحی، موفق به کار نشدند. نیروی هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بینظمی عمومی، نافرمانی و اعلام همبستگی افسران عالی رتبه با کمیته امام خمینی همه گیر شده بود.
11- انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.
12- امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهرهمند است و توطئهها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمانهای رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئهها را نقش بر آب میسازد ... با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.
13- مهندس بازرگان طی یک نطق تلویزیونی، ضمن تشکر از آحاد مختلف مردم و خصوصا از اعلام بیطرفی ارتش در مسائل سیاسی گفت: تیمسار قرهباغی در ملاقات حضوری، همکاری خود را با دولت موقت اینجانب اظهار نموده است.
14- از سوی حضرات آیات مرعشی نجفی و شیرازی، اعلامیههای جداگانهای خطاب به ملت ایران منتشر گردید و پیروزی انقلاب اسلامی تبریک گفته شد.
15- پس از سقوط رژیم سلطنتی، همافران نیروی هوایی که در حرکت نظامی مردم نقش مهمی داشتند، از همکاری و مدد رسانی به موقع مردم تشکر کردند.
16- به مناسبت سقوط رژیم شاه، از سوی یاسر عرفات پیام تبریکی خطاب به حضرت امام فرستاده شد.
17- آیتالله خویی با ارسال تلگرافی برای حضرت امام، ورود ایشان را به ایران تبریک گفت.
وقایع انقلاب آن قدر سریع بود که حتی مقامات آمریکایی در آخرین روزها نمیدانستند انقلاب پیروز شده است. اتاق عملیات کاخ سفید از طرف برژینسکی، تلفنی از سالیوان میپرسید: آیا هنوز امکان کودتا وجود دارد؟
|
![]() ![]() |
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > کلیات > شخصیت ها جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی > دوران معاصر |
(cached) |
روحانیت ایران که پـس از وقایع نهـضـت مشروطیت در تنگناى هجـوم بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال انگلیسى از یکـسو و دشمـنیهاى غرب باختگان روشنفـکر مـآب از سـوى دیگر قـرار داشت براى دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـودیت خـویـش بـه تکاپـو افـتاد. آیه الـلـه العظمى حاج شیخ عـبدالـکریـم حایرى بـه دعـوت علماى وقت قـم از اراک به ایـن شهـر هجرت کرد واندکـى پـس از آن امـام خـمیـنى که با بـهـره گیرى از استعداد فـوق العاده خـویـش دروس مقـدماتى و سطـوح حـوزه علمیه را در خـمیـن و ارا ک با سـرعـت طى کرده بود به قـم هجرت کـرد و عملا در تـحکیـم موقعیت حـوزه نـو تاسیـس قـم مـشارکـتى فعال داشت.
زمان چندانـى نگذشت که آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته این حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.
پـس از رحلت آیـه اللـه العظمى حایرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علمیه قـم را خطر انحلال تهـدید مى کرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جویى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علمـیـه قـم را آیات عـظـام :
سید محمد حجت, سید صدر الدیـن صدر و سیـد محـمـد تقـى خـوانسارى -رضوان الـلـه علیهـم ـ بر عهده گرفتند. در ایـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان, شرایط براى تحقق مرجعیت عظمى فراهـم گردید. آیه الله العظمى بروجردى شخصیت علمى برجسته اى بـود کـه مـى تـوانست جانشین مناسبـى براى مـرحوم حایرى و حفـظ کیان حـوزه بـاشـد. ایـن پیشنهاد از سـوى شاگردان آیـه الـلـه حایرى و از جمله امام خـمـیـنـى به سرعت تعقیب شـد. شخص امام در دعـوت از آیـه الـلـه بـروجردى براى هجرت به قـم و پذیرش مسئولیت خطـیر زعامت حـوزه مجدانه تلاش کرد.
امام خمینـى که با دقـت شـرایط سیاسـى جامعه و وضعـیـت حـوزه ها را زیر نظر داشت و اطـلاعات خـویش را از طریق مطالـعه مـستمر کتب تاریخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاى وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درک محضر بزرگانى همچون آیـه الـلـه مـدرس تکـمیل مى کرد دریافـته بـود که تـنها نقـطـه امـیـد بـه رهـایـى و نجات از شـرایط ذلت بارى که پـس از شکست مشروطیت و بخصـوص پـس از روى کار آوردن رضا خان پدید آمده است, بیدارى حوزه هاى عـلمـیـه و پیش از آن تضـمیـن حیات حوزه ها و ارتبـاط معنـوى مـردم بـا روحـانیت مـى بـاشـد.
امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علمیه را با هـمـکارى آیـه الـلـه مـرتضـى حایـرى تهـیـه کرد و بـه آیه الله بروجردى پـیشـنهاد داد. ایـن طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشـن ضمیر حـوزه مـورد اسـتقبال و حمایت قرار گرفت .
|
![]() ![]() |
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > کلیات > مباحث تاریخی و تحقیقی جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی > دوران معاصر |
(cached) |
باو جـود شکست شـاه در ماجـراى انجـمـنها, فـشـار آمریکـا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـه یافت. شـاه در دیـماه 1341 اصـول ششگانه اصلاحات خویـش را بر شمرد و خـواستار رفـراندوم شد . امام خمینى بار دیگـر مراجع و عـلمـاى قـم را بـه نـشـست و چاره جویى دوباره فراخواند .
با پیشنهاد امام خمینى عـیـد باسـتانـى نـوروز سـال 1342 در اعـتراض به اقدامات رژیم تحریـم شد. در اعلامـیه حضـرت امام از انقلاب سفید شاه بـه انقـلاب سـیـاه تعـبـیـر و هـمـسـویـى شـاه بـا اهـداف آمریکا و اسرائیل افـشا شده بود . از سـوى دیگـر, شـاه در مـورد آمادگى جامـعـه ایـران بـراى انجام اصلاحات آمـریکا به مـقامات واشـنگـتـن اطـمـیـنان داده بـود و نام اصـلاحات را انقـلاب سـفـیـد نهاده بـود. مخالـفت عـلما براى وى بسیار گران مىآمد .
امام خمـیـنى در اجـتماع مردم, بى پروا از شخـص شـاه به عنـوان عـامل اصلـى جنایات و هـم پـیـمان بـا اسرائیل یاد مـى کـرد و مـردم را بـه قـیام فرا مـى خـوانـد. او در سـخـنـرانى خـود در روز دوازده فـروردیـن 1342 شدیـدا از سـکـوت عـلماى قـم و نجف و دیگر بلاد اسلامى در مقابل جنایات تازه رژیـم انـتـقـاد کرد و فـرمـود : امـروز سکـوت هـمـراهى بـا دستگـاه جبـار است حضـرت امـام روز بعد ( 13 فروردیـن 42 ) اعلامـیـه معروف خـود را تحت عنـوان شاه دوستى یعنى غارتگرى منـتـشر ساخت .
راز تأثیر شگـفت پـیـام امام و کـلام امـام در روان مخاطـبـیـنـش که تا مرز جانـبازى پیـش مـى رفت را بایـد در هـمـیـن اصـالت انـدیشه, صلابت راى و صـداقت بـى شـائبه اش بـا مـردم جستجـو کـرد .
سال 1342 با تحریـم مراسـم عـیـد نوروز آغـاز و با خـون مظـلـومیـن فیضیه خـونرنگ شد. شـاه بر انجام اصـلاحات مـورد نظـر آمـریکـا اصـرار مـى ورزیـد و امام خـمـیـنى بر آگاه کردن مردم و قـیـام آنـان در بـرابـر دخـالتهاى آمـریکـا و خیـانـتهاى شاه پـافـشـارى داشـت. در چهـارده فروردیـن 1342 آیـه الله العظمـى حکیـم از نجف طـى تلگـرافـهـایى بـه علما و مراجع ایران خـواستار آن شد کـه همگـى به طـور دسـتـه جمـعى به نجف هجرت کنند. این پیشنهاد براى حفـظ جان عـلما و کیان حـوزه ها مطرح شده بود .
حضرت امام بـدون اعـتـنا بـه ایـن تهـدیـدها, پاسخ تلگـراف آیـه الـلـه العـظـمى حکیـم را ارسال نمـوده و در آن تاکیـد کرده بـود کـه هـجـرت دسـتـه جمـعى علما و خالـى کـردن حـوزه علمیه قـم به مصلحت نیست .
امام خمیـنـى در پیامـى( بـه تایخ 12 / 2 / 1342 ) به مناسـبـت چهـلـم فاجعـه فـیـضـیـه بـر همـراهـى عـلما و مـلت ایران در رویارویـى سـران ممـالک اسلامـى و دول عربـى بـا اسـرائیل غاصب تـاکید ورزید وپیمانهاى شـاه و اسـرائیل را محکـوم کرد .